مقالة حاضر تلاش میکند شیوة نوعبندی جملات امری را در گونة گفتاری فارسی در قالب برنامة کمینهگرا تبیین نماید. از اینرو، با الگوگیری از رویکرد هان و شواگر سازوکار حاکم بر جوازدهی جملات امری در فارسی بررسی میگردد. چارچوب نظری این پژوهش، نظریة بازبینی مشخصهها و فرضیة گروه متممنمای انشقاقی ریتزی (1997) است. ابتدا استدلال میشود که در ساختهای امریِ بینشان و نشاندار، حرکت آشکار فعل به هستة گروه منظوری ناممکن است، در ادامه، پیشنهاد میگردد در ساختهای امری بینشانِ مثبت، نوعبندی از طریق مطابقة مشخصة [+ امری] فعل با مشخصة [- امری] هستة گروه منظوری، و در ساختهای امری بینشان منفی، نوعبندی از طریق حرکت مشخصة [+ امری] فعل به هستة گروه منظوری و ابقای مشخصة [+ منفی] بر روی فعل صورت میگیرد. در ساختهای امری نشاندار، ابتدا فعل تحت فرایند پیشگذاری، در هستة گروه نقشی مبتدا یا تأکید فرود میآید و سپس در ساخت مثبت، میان مشخصة [+ امری] فعل با مشخصة [- امری] هستة گروه منظوری مطابقه ایجاد میشود و در ساخت منفی، مشخصة [+ امری] فعل به هستة گروه منظوری حرکت میکند و مشخصة [+ منفی] بر روی فعل باقی میماند.